قسمت چهل و هشتم (Episode 48)
درقسمت 48 درامه ی “یک قریه، هزار صدا” میشنویم که اکرمخان و بزرگان قریه نزد ملک ستار به قريهی پهلويی میروند و با بزرگان قريه صحبت مینمايند تا در مورد اولويتهای (کارهای انکشافی) هردو قريه با هم مشوره نموده و به توافق برسند، اما بزرگان قريه پهلويی نمیخواهند در اين مورد صحبت کنند. جوانان قریه نيز به تشویش اند مبادا پروژه های اجرايی و عدم توجه به اولويتهای مردم مشکلاتی را ميان مردم سبب گردد. جوانان فکر میکنند میشود به بزرگان مشوره داد تا اين مشکل را همانگونه که جوانان به مشکل انتخاب سرتيم تيم فوتبال رسيدگی نمودند حل کنند، ولی بزرگان مشورهی آنها را نمیپذيرند و میگویند مشکل قریه بازی کودکان نیست. از طرف دیگر زرلشت به جمیل مشوره میدهد تا یک مکتب دخترانه در قریه تأسيس نمايد. او (زرلشت) فکر میکند چنين کاری میتواند از نزاع و جنجال بين دو قريه نيز جلوگيری نمايد.